سایه ای که در خلاء رنگ می بازد !
کوروش سمیعی

در ایران وضعیت مردم بسیار نگران کننده است! آنچه که به روند معیشتی جامعه در حال گذار است جنایتی ست که تنها می تواند از یک دستگاه سرمایه داری و جنایت چون جمهوری اسلامی بر بیاید. قیمت اقلام معیشتی روز به روز در حال افزایش است و قدرت خرید مردم روز به روز رو به کاهش می رود. به گونه ای که قشری که تا قبل از اعمال تحریم ها جزء قشر متوسط جامعه بود هم  که لااقل درگیر با مسائل معیشتی نمی شد، به طبقه محروم جامعه پیوسته. دولت جنایت و جنون که با حذف سوبسید ها فاز جدیدی از تجاوز به حیات انسانی را به جهانیان نشان داده است. قبل از این طرح اعلام کرده بود که به مردم یارانه ای پرداخت خواهد شد تا به قول خودشان عدالتی رعایت شود! عدالتی که قرار بود با پرداخت به هر نفر حدود چهل هزار تومان پاد زهری در برابر تورم کمر شکن در جامعه باشد.  در حال حاضر تورم روز به روز در حال رشد است و دولت حتی نمی تواند از پس پرداخت همان دوزار ده شاهی یارانه هایش نیز بر بیاید. احمدی نژاد مردم را به صبوری دعوت میکند که صبر کنند و از جیب بخورند تا دولت پول به حساب ها بریزد! اما سوال براستی اینجاست که کدام جیب آقای احمدی نژاد! آن چیزی که در جامعه مفهوم جیب دارد تا آن چیزی که در بین شما حکومتی ها و جانی ها و دزد ها، فرسنگ ها توفیر در ترجمه دارد! امروز مردم حتا قدرت خرید اولین مایحتاج لازمه برای زندگی خود را ندارند. از موعد های پرداخت اجاره خانه هایشان گذشته و سیلی از کارگران اخراجی اند، دیگر کدام جیب جناب؟ روز به روز تورم در حال افزایش است اما در افزایش حقوق کارگران کوچکترین اتفاقی که رخ نمی دهد هیچ! با بهانه های اینکه قدرت خرید مردم پایین اماده و یا بازار خراب است کارفرماها و کارخانه ها دست به عدم وصول حقوق کارگران و یا اخراج آن ها نیز می زنند! حتا دوست کارگری از ایران می گفت که کار فرمایش در عوض در خواست اضافه شدن به حقوقش با توجه به شرایط موجود گفته که یارانه هارا دولت قرار است پخش کند تا بهانه ای دست شما کارگران نیفتد که طلب پول و سوء استفاده از شرایط کنید   !!!

جامعه ای که با این مصائب رو به رو است آسیب شناسی خاص خود را دارد. تمرکز در بین افراد با توجه به مسائل موجود از بین می رود و چهره ها را عصبی تر و منزجر تر می کند. کوچکترین برخوردی می تواند با واکنش های بزرگی که از پس فکر خراب و گرفتاری های موجود نشئت میگیرد، توامان باشد و "در مملکتی که بزرگترین تولید کننده جرم در جهان است"، گرفتاری های بزرگی در پیش روی جامعه قرار می گیرد که آسیبش مستقیما به کانون خانواده و ساختار روانی جامعه بر می گردد .

برخورد جمهوری اسلامی با مشکلات و معضلات مردم چون همیشه برخوردی کاملا متضاد با آنچه که وظیفه یک حکومت در برابر مردم است در حال اتفاق است! جمهوری اسلامی در ماه گذشته با به وجود آوردن شرایط حکومت نظامی از ترس آشوب در شهرها و محله ها و با تجدید فشار و امنیتی کردن فضا قصد به ایجاد رعب و وحشت در دل مردم دارد به گونه ای که حتا پروسه اعدام های سیاسی را دوباره از سر گرفته و سحرگاه به سحرگاه در قتل گاه های خونینش به اسم زندان، جانی را از بدنی می گیرد تا از کنارش  چشم کسانی را که قصد به اعتراض و تقابل با شرایط موجود دارند را ترسانده باشد! هیچ چهار راه تاثیر گذاری در محله ها و خیابان های بزرگ شهر نیست که شبها محل پاتوق ارازل و اوباش های حکومت و بسیجی ها نباشد. برخورد نیروهای پلیسی در سطح شهر با مردم با بهانه های مختلف از جمله حجاب و نوع پوشش فرد، بسیار توهین آمیز و عصبیست .

نوع برخورد نظام با بحران های درونی جامعه به گونه ایست که کاملا می شود متوجه شد که از شرایط موجود جنایتکاران اسلامی رضایت کامل را دارند به گونه ای که خود مثل همیشه تبدیل به عامل فشار دیگری بر پیکره زندگی مردم شدند. بر خوردی که جامعه به خوبی با آن آشناست و سیاست های معکوس جمهوری اسلامی را بعد از این همه سال جنایت و خفقان به خوبی تشخیص می دهد و با حربه ای به مبارزه با آن بر می خیزد، جامعه ای که با تمام گرفتاری هایی که در پیش روی دارد همچنان جامعه ای پویا و زنده است که بی حرکت نمی ماند .

در این بین تلاش حزبی ما و حضور ما در جامعه از طریق های مختلف توانسته و می تواند افق دیگری را بین مردم و طبقه کارگر باز کند . افشا گری های ما و برخورد رادیکال و پراتیک حزبی ما نسبت به جریان کثیفی چون جمهوری اسلامی جدای به انزوا بردن خود حکومت در نزد افکار عمومی بین المللی با توجه به برگزاری تظاهرات ها و اکسیون های متعدد، نشر اخبارش باعث به هیجان آمدن جامعه حتا در این شرایط بحرانی شده .

وقتی یک حزب سیاسی بدینگونه در بین جامعه نشر می کند و خاصیت حضور داشتن را دارد بی وقفه تبدیل به یک آلترناتیو ارزشمند در بین افکار عمومی می شود. آلترناتیوی که با روشن کردن مسیر و تبدیل شدن و پیوستن به موج های معترض جامعه حلقه های اتحاد را برای سرنگونی جمهوری اسلامی پیش از همیشه دوران محکم تر و منسجم تر می کند و علیه گرانی و فقر، علیه اعدام و تعرض به جان و روح، علیه تبعیض و آپارتاید از هر نوع و مثالی دست به مبارزه می زند و به جهان فراخوان سوسیالیسم و و اتحاد برای کمونیسم کارگری را می دهد .

آنچه که از شرایط بحرانی در ایران به نظر می رسد سیل خروشان اعتراضات مردمی نسبت به فروپاشی جمهوری اسلامیست که در حال پایه گذاریست، اعتراضاتی که اینبار دیگر نه احتیاج به وسیله ای برای شروع دارد و نه با تلاش های عوامل نظام دست خوش تخفیف در مبارزه می شود.  حرکت و جوشش آینده جامعه تلاشی خود جوش و مردمی برای از بین بردن نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران خواهد بود .پس هر ظلمت از اینسوی دریچه ای خورشیدی در حال غروب است که نموری و تیرگی را به طلوعی بشارت دهد، که دیوها و دد منشانی که دست به سلاح برده اند و برای جراحت خواهی و جراحت پوشانی در میانند خود سایه هایی باشند که در خلاء رنگ می بازند !

مرگ بر جمهوری اسلامی
زنده باد حزب اتحاد کمونیسم کارگری ایران